مدیریت دانش کسب و کار

ارزیابی موفقیت نوآوری توسط سازمانها

قصاوت در مورد نوآوری دشوار است، اما یک چارچوب استراتژیک به فرآیند داوری کمک خواهد کرد. ارزیابی نوآوری یک علم دقیق نیست. ماهیت اکتشافی آن قضاوت درباره موفقیت را برای مدیران دشوار می کند، اغلب به این دلیل که بین سرمایه گذاری و خروجی آن دید مشخصی وجود ندارد.

Peter Skyttegaard ، مدیر ارشد تحلیل در گارتنر، میگوید: «در حالی که شاخص های اولیه اغلب مانند روحیه تیمی” نرم “هستند – یا مانند تعداد ایده های تولید شده بسیار ساده هستند – اما در توانایی پیش بینی موفقیت نهایی کسب و کار نیز با عدم قطعیت زیادی روبرو هستند». «در حقیقت، این مسئله اغلب هدف اصلی تلاش برای نوآوری است – برای حذف بسیاری از عدم قطعیت در مورد زیست پذیری و امکان پذیری ایده ها.»

برای ارزیابی بهتر ارزش تجاری نوآوری، رهبران اجرایی باید ترکیبی از معیارهای ورودی، پردازشی و خروجی را در حالی که برنامه نوآوری در حال اجرا است، انتخاب کنند. معیارهای اولیه کمک میکند تا تعیین کنید که آیا برنامه در مسیر درست است یا نه، چرا که این معیارها فعالیت و پیشرفت را ارزیابی می کنند. معیارهای نتیجه، ارزش تجاری را اثبات می کند اما فقط در آینده قابل مشاهده خواهند بود.

مرحله ۱: ورودی های نوآوری

در این دسته، ورودی های عینی و ملموس مانند کارمندان تعیین شده و بودجه، اندازه گیری می شوند، اما اینها نمیتوانند به تنهایی کافی باشند. سازمانهای بزرگ معمولاً به طور ناخودآگاه نوآوری را از بین میبرند تنها به این دلیل که رفتار پیش فرض آنها، انجام کار به طور معمول است. به همان اندازه مهم است که بر معیارهای نرم تر و ذهنی تری مانند، فرهنگی که نوآوری را تشویق کند، نیز نظارت کنید. سوالاتی از قبیل “امتحان کردن چیز جدید چقدر ایمن است؟” یا “چقدر فضای خلاقیت به افراد داده شده است؟” را می توان در مقیاس نمره ای ۱ تا ۱۰ اندازه گیری کرد.

مرحله ۲: فرآیند نوآوری

سلامت فرآیند نوآوری، همراه با بهره وری، تیم ارزیابی می شود. معیارهای فرآیند نوآوری، شاخص اصلی نتایج نوآوری هستند. آنها تعداد ایده ها، زمان لازم برای اعمال ایده ها در فرآیند و تعداد نوآوری هایی را که در طی ۱۲ ماه گذشته باعث بهبود فرآیند شده اند، در نظر می گیرند.

مرحله ۳: نتایج نوآوری

مهمترین معیار، کیفیت خود نوآوری است. این یک شاخص متاخر است و اغلب ممکن است سالها طول بکشد تا بتوان ارتباط پروژه نوآوری، پیاده سازی آن و بهره نهایی آن برای شرکت مشخص بشود. شاخص های اندازه گیری شامل میزان موفقیت نوآوری ارائه شده پس از سه سال است. اگر امکان اندازه گیری این شاخص وجود ندارد، باید تجزیه و تحلیل کمّی، مانند تعداد افرادی که نوآوری را مورد استفاده قرار دادند، مزایای مالی یا دستیابی به کارآیی های عملیاتی، انجام شود.

همچنین در نظر گرفتن معیارهایی که از شکست هایی که یادگرفته شده اند، مهم است. اکثر اوقات، یک نتیجه ناموفق به شاخصی مهم مانند مدیریت، تیم، فرهنگ یا فرآیند اشاره میکند و بینشی را درباره آنچه برای دفعه بعدی باید تغییر کند، ارائه می دهد.

Skyttegaard می گوید: «قبل از شروع فرآیند، درباره دلیل نوآوری، اینکه چگونه سازمان می داند نوآوری کرده است یا نه و اینکه چه چیزی در نتیجه آنچه ارزیابی شده است، انجام میشود تا تغییر ایجاد کند، آگاه باشید.» در عین حال، همچنین «آماده درهم آمیختن اعداد سخت عینی با معیارهای ذهنی مانند احساس و روحیه باشید.»

منبع: Gartner

مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ