تفاوت نقش کوچینگ و منتورینگ در استارتاپ ها
آیا تا به حال در بازار کار با افرادی متخصص برخورد کردهاید که ازادانه تجربیات خود را در اختیار شما قرار میدهند؟ افرادی که در گذشته به “اوستا” معروف بودند و بسیاری از کسانی که تازه وارد بازار شده بودند از آنها روش کاسبی را میآموختند. به چنین افرادی در دنیای اقتصاد امروز منتور یا کوچ میگویند و همچنین به عملی که انجام میدهند منتورینگ یا کوچینگ گفته میشود.
اولین بار اصطلاح منتور و کوچ در استارتاپ ویکندها مطرح شد. از آنجا تفاوت زیادی بین منتور و کوچ قائل شدند. منتور در انگلیسی همان “Mentor” و کوچ نیز “Couch” است. اگر در فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی جستجو کنید، خواهید دید که معنای لغوی هردوی آنها یکسان و به معنی “مربی” است.
با وجود اینکه از نظر معنایی دقیقا معنی یکسانی دارند و به نوعی کاملا مترادف یکدیگر محسوب میشوند، اما در علم اقتصاد تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. برخی بر این باور هستند که این اختلافات معنایی اصلا جایز نیستند و نیازی به اینقدر مو شکافی در معنای آنها نیست. این مساله بر هیچ کس پوشیده نیست که هر کس در هر کسب و کاری نیاز به یک مشاور دارد که او را راهنمایی کند. این مشاور همان منتور یا کوچ است. حال اینکه بخواهیم روی معنای دقیق منتور و کوچ یا منتورینگ و کوچینگ تمرکز کنیم تا تفاوت جزئی آنها را متوجه شویم، در اصل مساله تغییری ایجاد نمیکند.
با همه این احوال بسیاری از افراد به دنبال پیدا کردن تفاوت بین کوچینگ و منتورینگ هستند. بهترین شکل ممکن برای تشخیص تفاوت دو چیز این است که هر کدام را به صورت کامل تعریف کنیم. از این رو در اینجا تصمیم داریم تا به تفکیک ببینیم که کوچ کیست و کوچینگ چیست و به همین ترتیب در مورد منتور و منتورینگ نیز عمل کنیم.
منتور کیست و منتورینگ چیست؟
منتور را در تعریف معمولا شخصی میدانند که در زمینه تخصصی شغل خود و همچنین زندگی شخصیاش فردی موفق، کارکشته و باتجربه است. شاید در ابتدای امر برایتان جای سوال باشد که در دنیای اقتصاد موفقیت در زندگی شخصی چه اهمیتی دارد؟
باید بدانید که در دنیای اقتصاد اگر یک فرد موفق توانایی ایجاد تعادل بین خانواده و شغل خود را نداشته باشد، قطعا در حرفه و تخصص خود نیز دچار مشکل خواهد شد. مردی یا زنی را تصور کنید که اکثر اوقات خود را در محل کارش سپری میکند و زمان کمی را در کنار خانواده خود وقت میگذراند. قطعا خانواده چنین فردی به مرور زمان با او مشکل پیدا میکنند و این مشکل تاثیرات روحی و روانی برای وی در بر خواهد داشت. زمانی که روحیه فرد متخصص دچار مشکل شود، باعث میشود تا تمرکز کمتری روی کار بگذارد و این آغازی بر شروعی مشکلات مختلف شود.
یا به عنوان مثال فردی متخصص را در نظر بگیرید که روحیه بسیار ضعیفی دارد. شاید آن فرد متخصص از نظر مهارت در حرفه خود کاملا متخصص باشد، اما به سرعت ناامید شده و میل خود را نسبت به ادامه کار از دست میدهد. آیا چنین فردی میتواند یک منتور نمونه باشد و عمل منتورینگ را به خوبی انجام دهد؟ قطعا پاسخ منفی است.
در نتیجه منتور باید کسی باید که بتواند در دو زمینه مختلف دیگران را راهنمایی کند. اول در مورد حرفه و تخصص باید بتواند توصیههایی را انجام دهد و دوم باید بتواند از نظر بینش و نگرش افراد زیر دست خود را راهنمایی کند.
زمانی که جلسات منتورینگ برگزار میشود، هدف این است که تاثیر خاصی روی روحیه زیر دستان گذاشته شود. این تاثیر میتواند در زمینه تخصص و حرفه آنها و یا در زمینه احساسات درونی کارمندان باشد. در نتیجه برای جلسات منتورینگ هدف رسیدن به یک جایگاه خاص و تعریف شده نیست. یعنی چنین بیان نمیکنند که هدف جلسه بالا بردن ۱۰% تولید سالانه مجموعه باشد، بلکه هدف بالا بردن روحیه کار تیمی کارمندان خواهد بود. در نتیجه میتوان گفت که هدف منتورینگ آزادانهتر از کوچینگ است.
منتور ایده آل چه کسی است؟
حال که در مورد منتورینگ اطلاعاتی به دست آوردید، باید بدانید که چه کسی میتواند یک منتور ایدهآل باشد. منتور ایدهآل شاید برای هرکسی تعریف خاصی داشته باشد. تعریفی که بر اساس ارزشهایی است که در مجموعه خود آنها را رعایت میکند. اما در علم اقتصاد و استارتاپ ها، پارامترهایی وجود دارند که در یک منتور ایدهآل باید آنها را یافت.
- یک منتور ایدهآل باید دانشی کاملا تخصصی در حوزه مورد نظر داشته باشد. این تخصص کاملا باید تفکیک شده باشد. زمانی که صحبت از تفکیک تخصص به میان میآید یعنی اینکه لازم نیست منتور در چندین کار تخصص داشته باشد، بلکه او باید تنها یک کار را به نحو احسن انجام دهد. به عنوان مثال لازم نیست یک منتور در مورد تمامی اجزای خط تولید تخصص داشته باشد، کافیست که بتواند در مورد بخش بستهبندی خط تولید اظهار نظر کند. در نتیجه باید به دنبال منتوری باشید که در یک زمینه خاص تخصص بسیار بالایی داشته باشد.
- روحیه، اخلاق و منش کاملا ایدهآلی داشته باشد. همانطور که ذکر کردیم، عمل منتورینگ علاوه بر تخصص شغلی روی بینش، منش و نگرش فرد نیز تمرکز میکند. برای مثال جلسات منتورینگ ممکن است با محوریت کار تیمی یا روحیه بالا در فروش و عدم پذیرش شکست برگزار شوند. از این رو منتور ایدهآل باید شخصی باشد که علاوه بر تخصص بالا در زمینه شغلی، دارای اخلاق حسنه و روحیه بسیار قدرتمندی باشد.
- علاقه درونی به انتقال اطلاعات خود داشته باشد. قطعا واضح است، هرچقدر هم یک نفر از نظر تخصص و بینش فرد قدرتنمدی هم باشد، باز هم باید به انتقال اطلاعات خود علاقه داشته باشد. برخی از افراد هستند که چهره بسیار موجهی در اقتصاد دارند. این مساله به تنهایی دلیل بر این نمیشود که چنین فردی بتواند یک منتور ایدهآل باشد. باید دید که آن فرد چقدر تمایل دارد تا دانش خود را به دیگران منتقل کند. متاسفانه بسیاری از افراد هستند که ترجیح میدهند دانش خود را حفظ کرده و رمز و راز موفقیتشان را به دیگری منتقل نکنند.
- داشتن تجربه طولانی در بازار مورد نظر. ممکن است یک فرد در زمینه شغلی خودش تخصص لازمه را از دانشگاه یا دورههای مختلف به دست آورده باشد. اما آیا این برای منتورینگ کافیست؟ پاسخ منفی است. معمولا چیزهایی را در جلسات منتورینگ مطرح میکنند که در کلاس درس قابل یادگیری نیستند.
- برای اینکه یک متخصص تبدیل به متوری ایدهآل شود، باید زمان زیادی را در بازار سپری کرده باشد. البته تجربه حاصله او از بازار نیز باید تجربه مثبتی باشد. برای مثال ممکن است یک فرد با تخصص کامل و روحیه بالا چندین سال داخل بازار لوازم خانگی فعالیت کرده باشد، اما ورشکسته شده و بازار را ترک کرده. چنین فردی تخصص، روحیه و تجربه کافی را در بازار دارد، اما چون تجربه او مثبت نبوده، قطعا گزینه مناسبی برای منتورینگ نخواهد بود.
- داشتن ارتباطات قدرتمند. برای اینکه یک منتور بتواند عمل منتورینگ را به خوبی انجام دهد، باید ارتباطات قدرتمندی داشته باشد. منظور در اینجا میتواند داشتن ارتباط با افراد با نفوذ در بازار باشد. این ارتباطات بر دانش او میافزایند و اجازه میدهند تا مشاور بهتری باشند.
- داشتن ارتباط عمومی بالا. برخی افراد امکان دارد که تمام معیارهای یک منتور ایدهآل را داشته باشند، اما ارتباط عمومی آنها بسیار پایین است. رابطه منتور و منتی کاملا باید صمیمی و دوستانه باشد. قبل از شروع انتقال تجربیات و دانش، باید یک رابطه دوستانه بین منتور و منتی شکل بگیرد. اگر فردی در همین گام اول نتواند چنین رابطهای را شکل دهد، قطعا قادر به انتقال تجربیات خود نخواهد بود.
حال که منتور ایدهآل را شناختید، باید بدانید که چرا اصلا به یک منتور نیاز است.
مزایای حضور منتور و انجام منتورینگ در یک استارتاپ
در برخی موارد منتورینگ در مجموعههای مختلف یک شغل تلقی میشود. در نتیجه باید برای استخدام یک منتور هزینهای را متحمل شد. زمانی که موضوع بر سر پرداخت هزینه باشد، باید به دنبال توجیح اقتصادی و مزایای استفاده از منتور گشت. در نتیجه باید با مزایای حضور منتور و انجام منتورینگ در یک استارتاپ بیشتر آشنا شویم:
- در درجه اول بر طبق نظر بسیاری از کارشناسان، مهمترین بخش هر تجارتی، بازاریابی و فروش آن است. هرچقدر هم شما یک محصول را به شکلی ایدهآل تولید کنید، باز هم تا زمانی که فروشی وجود نداشته باشد هیچ سودی به دست نخواهید آورد. مهمترین مزیت یک منتور در شناخت بازار و بازار هدف است. یک منتور میداند که مشتریان شما چه کسانی هستند و چطور میتوان به آنها نزدیک شد. قطعا بازار هدف محدودیت دارد و اگر بخواهید بر اساس آزمون و خطا یا بر حسب بیتجربگی مشتریان خود را از دست دهید، انگار که آینده خود را نابود میکنید. اما منتور با برگزاری جلسات منتورینگ میتواند بازار را به شما نشان دهد و بگوید که چطور باید با آن تعامل داشت.
- مسیری که شما میخواهید در آن قدم بگذارید را او بارها طی کرده. تصور کنید زمانی که برای بار اول از یک مسیر عبور میکنید. قطعا در دفعه اول آگاهی و شناختی نسبت به آن مسیر ندارید. چالهها و دستاندازهای آن را نمیشناسید و نمیدانید که در گام بعدی چه چیزی انتظار شما را میکشد. حال اگر از همان گام اول فردی که بارها این مسیر را پیموده دست شما را بگیرد و شما را راهنمایی کند چطور؟ آیا دیگر نگران چالهها و دستاندازها خواهید بود؟ قطعا خیر. نقش منتور در استارتاپ نیز به همین شکل است. او شناخت کامل روی مسیری که میخواهید پیش بگیرید دارد. در نتیجه دیگر لازم نیست نگران مشکلات پیش رو باشید.
- یک منتور ارتباطات قدرتمندی در بازار هدف شما دارد. برای مثال یک منتور میتواند برای شما سرمایهگذاران مختلفی را پیدا کند و یا حتی محصول و خدمات شما را به بازار معرفی نماید. به این شکل دیگر نباید نگران مشکلات احتمالی به دلیل عدم شناخت بازار باشید.
- فکر و زمان شما محدود است. قطعا شما اگر تمرکز خودتان را روی جزئیات قرار دهید، دیگر از کلیات غافل خواهید شد. همین مساله باعث میشود تا به یک منتور نیاز داشته باشید که تا کلیات را بررسی کرده و آنها را مدیریت کند.
حال که به صورت کامل منتور را شناختید و میدانید که منتورینگ چه کاری است، نوبت به کوچ و کوچینگ میرسد.
کوچ کیست و کوچینگ چیست؟
عمل کوچینگ کمی با منتورینگ تفاوت دارد. زمانی که صحبت از کوچینگ به میان میآید، منظور بالا بردن یک یا چند شایستگی فردی کارمندان است. تمرکز اصلی کوچ بر روی شایستگی فردی و نه انتقال تجربیات بازار است. در نتیجه برای اینکه یک کوچ ایدهآل داشته باشید، نیازی نیست که او تجربه طولانی در بازار مورد نظر شما داشته باشد.
جالب است بدانید برخلاف عمل منتورینگ، کوچینگ تلاش میکند تا به جای ارائه محصول به شما، ابزاری دستتان دهد که به محصول مورد نظر برسد. به عنوان مثال به جای اینکه برای شما ماهی بگیرد، طریقه ساخت قلاب ماهیگیری و روش ماهیگیری را به شما آموزش میدهد. بر خلاف منتور که هدفی آزاد در هر جلسه منتورینگ دارد، هدف در کوچینگ کاملا مشخص بوده و از پیش تعیین میشود. برای مثال بالا بردن تولید سالانه یک استارتاپ میتواند هدف یک کوچ باشد.
از طرفی کوچ هیچگاه یک ایده جدید را بیان نمیکند. کوچ تلاش میکند تا ایدههای مختلف را از ذهن شما بیرون بکشد و به شما کمک کند تا آنها را پرورش دهید. کوچ بر اساس هدفی که تعیین شده، جلسات پرسش و پاسخی را با حضور شما برگزار میکند. در این جلسات تلاش کوچ بر این است که وضعیت شما را به درستی درک کند و راهحلهای احتمالی را نیز از ذهن شما بیرون بکشد.
قطعا کار کوچ خلاقیت و ابتکار عمل بیشتری نسبت به منتور میطلبد. کوچ باید شایستگی و استعداد فردی هر کس را ریشهیابی کند و بر اساس آن یک نسخه کاملا شخصیسازی شده تجویز کند. این نسخه تجویز شده قطعا منحصر به فرد است و برای دیگری کاربرد نخواهد داشت.
کار اصلی کوچ را میتوان شنیدن، پرسیدن، طرح برنامه، به چالش کشیدن، انتقال اطلاعات و تعامل دانست. در حقیقت کار کوچ بسیار دشوار و عمل کوچینگ بسیار پیچیده است.
مزیت کوچینگ چیست؟
- کوچینگ کاملا قابل انعطاف بوده و اصلا دستوری نیست
- کوچینگ استعداد و شایستگی فرد را در نظر میگیرد و تجویز آن منطقی است.
- به جای معرفی ایدهای جدید، ایده ذهنی خودتان را پرورش میدهد.
- کوچینگ تنها یک تئوری نیست بلکه ذهنیتی است که باید با تمرین در خود تقویت کنید.
- کوچ به هیچ وجه کسی را قضاوت نمیکند. این بدین معناست که هیچ کس از نظر کوچ بیلیاقت نیست، بلکه شایستگی هرکس را در کار خاصی میبیند.
تفاوت کلی بین منتورینگ و کوچینگ
اگر بخواهیم به صورت کلی در مورد کوچینگ و منتورینگ نظر دهیم، باید بگوییم که عمل کوچینگ ابتکار عمل بسیار بالایی میطلبد در حالی که منتورینگ اینطور نیست. منتور حتی میتواند فردی باشد که یک کسب و کار را تجربه کرده و تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار میدهد. اما کوچ لازم نیست که آن کسب و کار را تجربه کرده باشد. کوچ با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ یک دید کلی از استارتاپ پیدا کرده و شما را کمک میکند.
چه منتور چه کوچ حق تعیین و تکلیف کلی برای مجموعه را ندارند. اما تفاوت جای دیگری به وجود میآید. کوچ تلاش میکند تا ایدههایی که شما در ذهنتان دارید و باور نمیکنید که به حقیقت بپیوندند را از ذهن شما بیرون میکشند و کاری میکنند که خودتان به آنها جامه عمل بپوشانید. در حالی که منتور راه و روش درست تجارت را در جلسات منتورینگ به شما و کارمندان شما آموزش میدهد و کاری به ایدههای درون ذهن شما ندارد.
حتی اگر بخواهیم از نظر شغلی بررسی کنیم، در خارج از کشور کوچینگ کاملا یک شغل رسمی و دائمی به حساب میآید. در حالی که منتورینگ در حقیقت به دو شکل مطرح میشود. شکل اول منتورینگ رسمی است که یک سازمان یا شرکت سرمایهگذار عمل منتورینگ را انجام داده و در ازای آن به دو صورت کسب درآمد میکند. در روش اول شرکت منتور، منتی را موظف به پرداخت مبلغی ثابت در ازای انتقال تجربیاتاش میکند. در روش دوم شرکت منتور قراردادی بر این اساس با منتی عقد میکند که در صورت موفقیتآمیز بودن منتورینگ بر اساس اهدافی خاص، درصدی از سود عایدی به منتور تعلق بگیرد.
در نهایت باید کوچ را یک مربی صبور دانست که برای همه افراد یک نسخه را تجویز نمیکند. کوچ استعداد و شایستگی فردی هر کس را در نظر گرفته و روی همان شایستگی تمرکز میکند. در حالی که منتور تجربیات و دانش خود را در مورد بازار در اختیار منتی یا همان مراجع خود قرار میدهد.
حال با وجود همه این تفاوتها باید در استارتاپ خود از کوچ استفاده کنیم یا منتور؟ در حقیقت زمانی که وارد کسب و کار خودتان میشوید، مرز بین منتورینگ و کوچینگ بسیار باریک میشود. به صورت کلی باید از کمک هر دو استفاده کرد. در برخی موارد یک کوچ با تجربه در امور تجارت میتواند عمل منتورینگ را نیز انجام دهد. یا بالعکس، یک منتور با استعداد شاید بتواند عمل کوچینگ را نیز انجام دهد. به صورت کلی باید در استارتآپها از مشاوره هر دوی آنها بهره برد. گاهی در یک استارتاپ شاید نیاز باشد در بخشهای مختلف از کوچها یا منتورهای متفاوت استفاده کرد. هیچگاه نمیتوان فردی را یافت که به مشاوره هیچ کس احتیاج نداشته باشد و همه چیز را خودش بداند. پس غرور را کنار گذاشته و از راهنمایی دیگران استفاده نمایید.
مجموعه بیزینس نالج بعنوان یک مرجع تخصصی و با تجربه دانش کسب و کار در کشور، با بهره گیری از افراد و منتورهای متخصص در حوزه های مختلف، آماده ارایه خدمات متنوع منتورینگ به استارتاپ ها و تمامی کسب و کارهای نوپا بوده و رشد و توسعه اکوسیستم کارآفرینی ایران، از مهمترین اهداف این مجموعه میباشد.